کوچینگ راهکاری جدید برای کسب نتایج مطلوب در کسب و کار و سازمان ها

کوچینگ  راهکاری جدید برای کسب نتایج مطلوب در کسب و کار و سازمان ها
  • کوچینگ راهکاری جدید برای کسب نتایج مطلوب در کسب و کار و سازمان ها

 سر فصل های نوشتار

حرف اول در این آموزش

مدیر در یک سازمان نقش های گوناگونی دارد، از جمله نقش Coach، نقش Trailer ، نقش Mentor و نقش Leader . همه نقش ها برای یک مدیر ضروری بوده و باید در زمان مناسب نقش مناسب را عهده دار شود.

تصویر کوچینگ راهکاری جدید برای کسب نتایج مطلوب در کسب و کار و سازمان ها

کوچینگ

امروزه مدیران تمایل زیادی برای تغییر شیوه های سنتی دارند. عمل کردن به شیوه سنتی باعث ایجاد مقاومت در کارمندان، ترس و وابستگی در محیط سازمان و اتلاف منابع میشود. یکی از شیوه های خلاقانه در دنیا در زمینه کسب و کار، کوچینگ است.
کوچینگ یکی از ابزارهای قدرتمند در راستای توسعه مهارت های رهبری برای مدیران به شمار می آید و باعث تقویت مهارت هایی مثل گوش دادن، قدرت سوال، بازخورد و ... می شود. روند یادگیری کارکنان را تسهیل می نماید، کمک می نماید ظرفیت های بالقوه کارمندان را شناخته و مسئولیت پذیری را افزایش دهیم. وقتی کارکنان مسئولیت پذیری بالایی داشته باشند و فضای کوچینگ در سازمان حاکم باشد به یقین محیطی شاد تر با بهره وری بیشتر در سازمان ایجاد خواهیم کرد. کوچبنگ اثرگذار بوده و یک مهارت با موضوع لوکس و غیر ضروری نیست بلکه استفاده از آن موجب افزایش تعهد کاری کارکنان شده و در نهایت موجب بهبود نتایج کل سازمان می شود. افراد بزرگی مثل بیل گیتس و آنتونی رابینز استفاده از خدمات کوچینگ را پیشنهاد کرده اند.

تاریخچه کوچینگ

کوچینگ از اوایل سال 1964 میلادی در کالیفرنیا آغاز شد و در ابتدا جنبه درمانی داشت و همه بر این باور بودند که همه انسانها افرادی توانمند هستند که تمایل ذاتی به پیشرفت دارند و همچنین ما مسئول زندگی خود هستیم و بدون اینکه دیگران نقشی داشته باشند می توانیم به توانایی ها ی بالقوه خودمان دست پیدا کنیم.
کلمه کوچینگ به معنایی که ما به دنبال آن هستیم در سال 1987 میلادی به عنوان خدمتی که زمینه درمانی، روان شناختی و آموزشی داشت به مدیران ارشد سازمان ها پیشنهاد می شد. این خدمات به حدی اثر گذار بود که مدیران تصمیم گرفتند کارمندان خود آموزش هایی دهند که در کنار کار سازمانی خود به عنوان Coach های داوطلب در سازمان فعالیت کنند.
کوچینگ یک مهارت نرم است و امروزه سازمان ها در جهت دستیابی به اهداف خود از کوچینگ استفاده می کنند. حرکت کوچینگ به سمت آینده است. خروجی آن تغییر و ایجاد زندگی ایده آل و رضایت بخش است که در سازمان ها نیز به توانمند سازی و افزایش استقلال تیم های کاری و مزایای بیشمار دیگری کمک می کند. تمرکز کوچینگ بر روی نقاط قوت همچون تشویق، قدردانی، تبریک، جشن و تاکید بر پیروزی های فردی و سازمانی را داریم.

انواع کوچینگ

آ) کوچینگ رسمی در سازمانها باید دارای استاندارد های خاص باشد.

ب) کوچینگ غیر رسمی وارد گفت و گوی روزمره مدیران با کارکنان خود در بعضی از سازمان ها شده و بدون برنامه است. 

تفاوت مدیریت سنتی و مدیریت با کوچینگ

در مدیریت با دیدگاه کوچینگ، مدیر باور دارد که کارکنان سازمان افرادی خلاق و کاردان هستند. در شرایط بحرانی سازمان ها به مدیرانی احتیاج دارند که با قاطعیت شرایط را کنترل و مدیریت کنند. البته همیشه نمی توان شرایط را با دیدگاه کوچینگ مدیریت کرد بلکه در شرایطی مدیر باید از اقتدار خودش استفاده کند. به عبارتی هیچ چیز در مدیریت صفر یا صد مطلق نیست. 
بعضی از مدیران کوچینگ را به معنای واگذار کردن کارها به دیگران می دانند. مدیر در نقش Coach به طور شفاف از کارمندان می خواهد که گزارشی از انجام تعهدات خودشان در موعد مقرر به طور مرتب و شفاف به مدیر ارائه دهند و مدیر به طور مشترک با کارکنان در زمینه آن چه که اهداف سازمانی است و باید به آن دست یابند، دارای مسئولیت است.

تبدیل شدن مدیر به Coach موفق

1 . باید شنونده فعال باشید: قضاوت کردن، حدس و گمان و پیشگویی کردن را به معنای واقعی کنار بگذاریم. یک کوچ در 80 درصد مواقع گوش می دهد و در 20 درصد مواقع صحبت می کند. باید حقیقت صحبت های طرف مقابل را با گوش دادن فعال درک کند. احساسات و عواطف نقاط قوت و قابل بهبود طرف مقابل را درک کند.

2. پرسشگری و سوالات قدرتمند است.

3. بازخورد موثر و سازنده و به دور از قضاوت یک مدیر در نقش Coach می تواند مسیر تفکر جدید را با پرسشگری و بازخورد در سازمان خودش پیاده سازی کند.


دوره کوچینگ چیست حرفه پلاس 


تصویر موضوع کوچینگ راهکاری جدید برای کسب نتایج مطلوب در کسب و کار و سازمان ها

پرسشگری

پرسیدن پرسش های اثرگذار و بازخورد هر دو تکنیک های کلیدی در زمینه کوچینگ هستند که خروجی شان افزایش سطح آگاهی کارکنان سازمان است و فرصتی برای اتخاذ تصمیمات صحیح و جدید برای مخاطب فراهم می کند. پرسش باید کوتاه و شفاف باشد که مخاطب را به فکر ببرد. یک مدیر در نقش کوچ توانمند باید بتواند بر وسوسه ارائه توصیه و راه کار غلبه کرده و باید توانایی درخواست بازخورد را داشته باشد.

باید تفاوت بین بازخورد و انتقاد را به صورت شفاف بداند. باز خوردی که با مهارت ارائه شود باعث می شود نقاط کور کارمندان به حداقل برسد. درخواست بازخورد به اندازه ارائه بازخورد اثرگذار است. پرسیدن پرسش های اثرگذار یک هنر است که به معنی مطرح کردن پرسش هایی با ترتیب صحیح و با مدیریت کل فرآیند کوچینگ است.

سوالات کوچینگی (سوالات باز)

  • برای حل موضوع چه کارهایی را تا به امروز انجام دادیم؟
  • به طور دقیق چه می خواهید؟
  • چگونه این کارها را انجام خواهید داد؟
  • چگونه می توان این موضوع را به مرحله عمل رساند؟
  • فکر می کنیم پاسخ همکارانمان چگونه پاسخی خواهد بود؟

در همه سوالات یک سوال باز مطرح شده که مخاطب در جواب فکر کرده و پاسخ می دهد.

سوالات کوچینگی (سوالات بسته به روش مهندسی معکوس)

  • آیا می توانیم گفت و گو را شروع کنیم؟
  • آیا صحبت در مورد این موضوع کافی است؟ (وقتی می خواهیم به موضوع دیگری بپردازیم)
  • آیا می توانیم ادامه بدهیم؟ (وقتی که زمان کم است)
  • آیا همه راه حل ها را انتخاب کرده ایم؟ (وقتی میخواهیم یک راه حل را انتخاب کنیم)
  • موافق هستید گفت و گو را تمام کنیم؟ (وقتی زمان تمام شده)

 

حرف آخر در این آموزش

کمتر بگویید، بیشتر بپرسید و شیوه رهبری کسب و کارتان را برای همیشه تغییر دهید.

موضوعات مرتبط



رایگان
جهت ثبت نظر و رأی باید وارد حساب کاربری خود شوید . ورود به حساب کاربری

مطالب مرتبط