موضوع مقاله آموزش در سایت حرفه پلاس : چگونگی رویارویی با ترس
مدرس آموزش
جناب آقای دکتر فراز قورچیان
سر فصلهای نوشتار
ترس
ریشه های ترس
حرف اول در این آموزش
وجود ترس در زندگی، بر مسائل زیادی تاثیر گذار است. و به طور وسیعی بر روی هماهنگی کارها، افکار و توانایی های فرد تاثیر خواهد گذاشت. ترس
ترس
در شرایط اقتصادی حال حاضر، ترس ما را تحت الشعاع خود قرار دهد، ترس باعث شده تا احساس بی ارزشی شدیدی را بین خانواده خود داشته باشم. فکر میکنیم انسان بی عرضه ای هستیم، درگیر حسادت میشویم و خود را مورد سرزنش قرار میدهیم که چرا نمیتوانیم نیازهای خود و اطرافیانمان را تامین نماییم.
تنها نتیجه ترس، سرزنش کردن، از بین رفتن عزت نفس و اعتماد به نفس است و ما را دچار افسردگی و انواع بیماریها میکند.
بزرگترین کارآفرینان دنیا بر این باورند که تا زمانی که شکست نخوریم نمیتوانیم موفقیت را تجربه نماییم. اگر درگیر مبارزه نشویم هیچگاه نمیتوانیم طعم برنده شدن را بچشیم.
کسانی که هیچگاه در زندگی شکست نخورده اند نمیتوانند موفق باشند زیرا همیشه بیرون گود بوده اند و همیشه سعی کرده اند فقط تماشاچی بوده و ماجراها را از بیرون نظاره گر باشند. کسانی که به عنوان مدیر در سازمانها فعالیت میکنند و حتی کسانی که مسئولیتهایی را در خانواده و جامعه بر عهده گرفته اند ممکن است دچار ورشکستگی شوند اما نکته مهم، روبه رو شدن با این ورشکستگی و بحرانهای اقتصادی است که از ما رهبران آینده را میسازد. انسانهای بیشماری در طول تاریخ وجود داشته اند که حتی با نداشتن پول زیاد هم اسمشان ماندگار شد. کتاب "انسان در جستجوی معنا" کتابی است که در سخت ترین و بدترین شرایط آب و هوایی، اقتصادی و مالی در اردوگاه نازی ها نوشته شده است. در زندگی نامه مولانا در آثار ونگوگ و نمونه های زیادی این چنینی خواهیم دریافت که ارزش این آثار به میزان ارزش پول و دارایی هایشان نبوده است. در علم لوگوتراپی که موسس آن دکتر ویکتور فرانکلن هستند، هرمی برعکس هرم مازلو داریم یعنی در هرم لوگوتراپی (تئوری فلسفی) برخلاف هرم مازلو که در ابتدا به نیازهای فیزیولوژی اشاره می کند، بیان می نماید که اول شما باید یک چرایی برای زندگی خود پیدا نماید سپس با هر چگونگی خواهید زیست. در این هرم اولین و مهمترین نیاز قبل از نیازهای فیزیولوژی از دیگاه فلسفی این است که برانیم چرا ما زنده هستیم. فلسفه زندگی خود را پیدا نماییم. در این حالت می توانیم سازمان خود را رهبری نماییم.
اگر ما براساس چیزهایی که در جامعه شکل می گیرد، مثلا ترسهای که همه به دنبال جمع کردن پول و طلای هستند که در آینده اگر مشکلی برایشان پیش آمد از آن استفاده نمایند، زندگی نماییم در این حالت اراده من معطوف به طلا ها و پولها شده و دیگر معطوف به خودمان نیست.
دکتر مارتین سلیگمن، موسس روانشناسی مثبت بیان میکند: "انسانی که به چیزی بالاتر از خودش متصل نباشد، انسان حقیری است".
اگر من به فکر حرکت به سوی تعالی و رشد نباشم و فقط به فکر افزایش دارایی خود باشم به جایی نخواهم رسید. من در همان سطح اول نیازهای فیزیولوژی خود گیر کردم و این مشکلی است که مردم جامعه ما در این مرحله گرفتار هستند (کف هرم مازلو).
در مقاله ای آمده است که در نهایت فقط سه درصد انسان ها هستند که می توانند به استعدادهای پنهان خود دست یابند و از حالت بالفعل به بالقوه نبدیل نمایند. در مورد رسالت نیز همین مورد وجود دارد. مثلا فکر می کنیم که رسالت زندگی ما قابل کشف است که این امر نیز خود توسط معدود انسانهایی در دنیا به انجام رسیده است. ما می دانیم که رسالت ما زیستن در پایین ترین سطح آگاهی نیست. حتی بعد از رسیدن به سطح های آخری و بالای هرم مازلو باز می بینیم که او معتقد است حتی خود شکوفایی نیز والاترین نیاز انسان نیست. والاترین نیاز انسان خود متعالی است.
ارزش انسانها به پول و داراییهایشان نیست اما در عین حال شما میتوانید انسانی با موقعیت اقتصادی و مالی بالا بوده اما زندگی توام با معنایی هم داشته باشید. در کنار اقتصاد قوی میبایست اقتصاد معنوی نیز داشته و زندگی با معنا و مفهومی داشته باشیم.
ریشه های ترس
قبل از مواجهه با ترس ها باید به دنبال یافتن ریشه های ترس باشیم:
1. تعالیم معنوی و فلسفی
2. خود فلسفه
3. مباحث روانشناسی و روانپزشکی ( در این مباحث زمانی که در مورد ترس صحبت می نماییم به یکی از اجزا مغز به اسم آمیگدال که در قسمت لیمبیک یا کنترل هیجانات مغز قرار گرفته و بادامی شکل است که کنترل تمام زندگی ما به دست این بخش کوچک می باشد.) بخش آگاه مغز به نام کورتکس وجود دارد که کار آن تصمیم گیری برای زندگی ما است. اما قبل از اینکه خود کورتکس برای زندگی ما تصمیم بگیرد چیزی که ما را می ترساند این است که آمیگدال برای ما تصمیم گیری کند. آنچه که باعث به وجود آمدن ترس میشود وجود خاطرات کهنه و قدیمی ما است که تبدیل به باورهای کنونی ما از زندگی شده است. یعنی کسی که در خانواده ثروتمند زندگی کرده و طعم فقر را نچشیده است، در زمان مواجه با بحران اقتصادی به اندازه شخصی که در یک خانواده فقیر زندگی کرده و فقر را میشناسد، ترس کمتری را احساس مینماید.
حرف آخر در این آموزش
چیزی که در تمامی مکاتب معنوی به آن اشاره شده است، بیماری خودخواهی و خودپرستی انسانها میباشد. هرچقدر که ما بیشتر به فکر خود و منافع خود باشیم و منافع شخصی خود را به منافع جمعی ترجیح دهیم، بیشتر دچار ترس خواهیم شد. ما باید امید داشته باشیم که حتی در همین شرایطی که الان در آن هستیم و زندگی می کنیم چیزی به نام ترسیدن وجود ندارد.
موضوعات مرتبط با موضوع آموزش چگونگی رویارویی با ترس در سایت حرفه پلاس
عملی کردن دانسته ها
مهارت های مسئله یابی ،تصمیم گیری و حل مسئله
تحلیل کتاب با چرا شروع کنید - رهبران بزرگ چگونه الهام‌بخش دیگران می‌شوند؟
مدیریت به سبک جهانی
کوچینگ راهکاری جدید برای کسب نتایج مطلوب در کسب و کار و سازمان ها
هوش هیجانی
ماهیت رهبری
سبک های رهبری
نقش آرمان در رهبری
باورها در رهبری
تصمیم گیری و حل خلاق مسئله
شایستگی های رهبری مدیران ارشد
چگونگی رویارویی با ترس