نقش و نحوه شکل گیری عناصر فرهنگ در سازمان

نقش و نحوه شکل گیری عناصر فرهنگ در سازمان
  • نقش و نحوه شکل گیری عناصر فرهنگ در سازمان

سرفصل های نوشتار

نقش و نحوه شکل گیری عناصر فرهنگ سازمان

حرف اول در این آموزش

یکی از مباحثی که بطور مستمر می شنویم اینست که فرهنگ جامعه ای بالاست و یا فرهنگ جامعه ای پایین است و یا فلان سازمان چه فرهنگ قوی ای دارد و یا فلان سازمان به خوبی توانسته است ارزش های خود را نهادینه کند. و یا این سازمان ریشه ندارد، فرهنگ قوی ندارد، ابتدا باید بدانیم فرهنگ چیست

فرهنگ

فرهنگ دارای 500 معنی مختلف رسمی است. چون فرهنگ از دسته واژگان سخت و دشوار می باشد که دارای پیچیدگی ها و لایه های متعددی است که در زمان ها ودیدگاه های مختلف معنا شده است. بعضی از معانی فرهنگ با آموزش تمدن یا تاریخ مترادف شده و این به خاطر پیچیدگی این واژه است.

عنصر فرهنگی

فرهنگ یک واژه جمعی است. ما فرهنگ را درباره افراد بکار نمی بریم. فرهنگ زمانی مطرح می شود که یک جامعه انسانی مطرح باشد. بنابراین وقتی می گوییم فلان آدم فرهنگ خوبی ندارد، این واژه غلط است چون فرهنگ برای جامعه انسانی کاربرد دارد نه برای افراد. اگر فرهنگ را به حوزه فردیت تشبیه کنیم می توانیم شخصیت را در انسان معادل فرهنگ در جامعه بکار ببریم. یعنی اگر شخصیت را ویژگی های دایمی و تکراری یک فرد بدانیم که آن را از دیگران متمایز می کند، فرهنگ هم یک ویژگی های اجتماعی است که یک جامعه را از جامعه دیگر متمایز می کند. وقتی شما راجع به فرهنگ صحبت می کنید راجع به عناصر متمایز کننده ای صحبت می کنید که یک جامعه را از جامعه دیگر متفاوت می کند و تکرار آن باعث شده است که آن عنصر ملاک قرار بگیرد. پس عنصر فرهنگی، عنصری است که در طول زمان در یک جامعه بکار گرفته می شود.

نقش و نحوه شکل گیری عناصر فرهنگ سازمان صحیح

چه موقع یک عنصر در جامعه به طور مداوم کارکرد پیدا می کند؟ چه زمانی افراد یک جامعه یک مسئله را فراگیر می کنند؟

مسیر اینگونه است که که جوامع انسانی در مسیر زندگیشان به مشکلاتی بر می خوردند که برای بقا و تنازع خودشان باید این مشکلات را حل کنند، تا زمانیکه این مشکلات حل نشود تلاش برای یافتن راه حل ادامه پیدا می کند. برای همین برخی از پاسخ ها هستند که یا به روش آزمون و خطا یا روش الگو برداری و یا روش اکتشاف بوجود می آیند که این راه حل ها کمک می کند تا مشکلات حل شوند. تنها عاملی که باعث همه گیر شدن یک فرایند در سطح یک جامعه می شود اینست که آن فرایند تا چه اندازه قادر به پاسخگویی به حل مشکلات جامعه است.

عنصر فرهنگی، راه حل هایی هستند که اولین انتخاب آدم های یک جامعه برای حل مشکلاتشان می باشند (به دلیل عمومیت) زمانی که ما می خواهیم یک عنصر فرهنگی را مطالعه کنیم باید ببینیم آن عنصر در طول زمانی که از این جامعه طی شده چقدرتوانسته مشکلات جامعه را حل کند. عنصر فرهنگی، فانتزی و تخیلی نیست. عناصر فرهنگی آن چیزهایی هستند که بطور عملیاتی می توانند مشکلات افراد جامعه را برطرف کنند. بنابراین عمده ترین عنصر ایجاد یک ارزش فرهنگی میزان قدرت آن در پاسخگویی به نیازهای جامعه می باشد.

تغییر رفتار در یک جامعه زمانی اتفاق می افتد که یک عنصر فرهنگی کارکردش را از دست بدهد. تا زمانی که یک عنصر فرهنگی تثبیت شده کارکردش را از دست ندهد مورد استفاده قرار می گیرد. پس اگر بخواهیم رفتاری در یک جامعه و در حوزه ای خاص متفاوت بشود باید کارکرد آن عنصر را بگیریم. زمانی کارکرد آن گرفته می شود که نتواند نیاز را پاسخگو باشد. فرهنگ، تنها عاملی است که عملکرد آن در سازمان از بالا به پائین است. بنابراین برای اصلاح فرهنگ یک جامعه یا سازمان باید به سراغ رهبران آن رفت چون آن ها هستند که اگر به ارزش های بنیادین باور پیدا کنند همان را در جامعه جاری می کنند.

کارکرد فرهنگ

فرهنگ، موجودی زنده و پویاست، حرکت و روح دارد. آموزش ابزار فرهنگ سازی است اما معادل کلمه فرهنگ نیست. آموزش راه ایجاد عناصر فرهنگی جدیدی است که در فکر ماست و می خواهیم آن ها را به وجود آوریم. آن چه که عنصر فرهنگ سازی را ایجاد می کند میزان پاسخ گویی به نیازهای یک جامعه است. به همین دلیل است که سیاستمداران و رهبران آن جامعه می توانند فرهنگ سازی کنند چون بر اساس نیازهایی که در جامعه طراحی می کنند و تمهیداتی که برای آن قائل می شوند می توانند آن عنصر را جاسازی کنند. سپس از طریق آموزش آن عنصر را نهادینه می کنند.

موضوع نقش و نحوه شکل گیری عناصر فرهنگ سازمان

ویژگی های نظام فرهنگی

1. فرهنگ از داخل جامعه انسان ها را یکدست می کند ولی از خارج آن ها را متمایز می کند.

2. فرهنگ آموختنی و انتقال دادنی است.

3. فرهنگ مانا و پایدار است یعنی عناصر فرهنگی زمانی که به وجود بیایند از بین نمی روند.

عناصر فرهنگی وقتی کارکردشان را از دست می دهند دیگر به عنوان راه حل مورد استفاده قرار نمی گیرند اما 2 جنبه پیدا می کنند:

1. Sign: نشانه های خوبی هستند که از عناصر و ارزش های قبلی که دیگر کارکردی ندارند می مانند.

2. تابوها: عناصر فرهنگی زشتی هستند که کارکردشان را از دست داده اند و به عنوان خط قرمز در جامعه معنا می شوند.

بنابراین زمانی که داریم نظام ارزشی را تعیین می کنیم باید دقت کنیم چون عناصر ارزشی که در سازمان به وجود می آیند از بین رفتنی نیستند، حتی اگر کارکردشان را از دست بدهند باز به شکل تابو یا Sign در جامعه می مانند.

جریان فرهنگ در حرکت سازمان چه تاثیری ایجاد می کند؟

عناصر فرهنگی و ارزشی ملاکی است برای مسیر آینده، برای هویت بخشی به سازمان و افراد با این عناصر در جامعه شما را شناسایی می کنند.

عناصر چگونه بروز پیدا می کنند؟

ما بر اساس عناصر و ارزش هایی که در سازمان اهمیت دارند منشور اخلاقی تهیه می کنیم. منشور اخلاقی ملاک عملی است برای مسیر کلی سازمان. رهبران، افراد، کارکنان، مشتریان و ذینفعان بر اساس منشور اخلاقی از ما انتظار دارند و ما هم بر اساس آن عملکرد داریم. شعارها جنبه بارز نظام ارزشی یک سازمان است. برای همین است که شعارها باید با عمق انتخاب شوند. بر اساس شعاری که یک سازمان می دهد همه از آن پاسخگویی می طلبند و اگر مطابق آن شعار عمل نکنند مورد بازخواست قرار می گیرد. بنابراین آخرین مرحله در شکل گیری یک سازمان باید انتخاب شعار آن سازمان باشد. شعار باید مورد پذیرش همه ی افراد آن سازمان قرار بگیرد و قبل از آن که دیگران آن شعار را باور کنند باید خود اعضای آن سازمان و مهم تر از همه رهبران آن سازمان به آن شعار اعتقاد داشته باشند و مبنای سیاست گذاری، بودجه ریزی و فعالیت های آن سازمان باید آن شعار باشد.

نقش و نحوه شکل گیری عناصر فرهنگ سازمان درست

حرف آخر در این آموزش

فرهنگ خوب می تواند در کارکنان و افراد سازمان و یا جامعه ایجاد وفاداری کند و به طبع آن کار آیی را بالا ببرد.


بیشتر بخوانید: چگونه با تعارض سازنده عملکرد سازمان را بهبود بخشیم


رایگان
جهت ثبت نظر و رأی باید وارد حساب کاربری خود شوید . ورود به حساب کاربری

مطالب مرتبط